دیشب مهرها رودرست کردم..خوابیدم ساعت سه بیدار شدم گزارش کار نوشتم.نماز خوندم.جزوه معادلات خوندم.ساعت هفت خوابیدم ده بیدار شدم..دوباره خوندم.فاطمه و بهارم رفتن..فاطمه میره تهران تاموقع امتحانا نمیبینمش..تو راه برای مامان زنگیدم..از سه رفتم گزارش کارو دادم بهش..جزوه ریاضی رو دادم به صادقی..نیم ساعت منتظر بودیم تا استاد بیاد ..امتحانش گند زدم..البته کرکر خنده بود..الانم با فاطمه علیپور نشستیم تا ببینیم کلاس برگزار میشه یا نه....خستم.گرسنمم هست..اووووف
+ نوشته شده در ساعت 8:22  توسط جواد رمضانی |